دنیای واقعی واقعی
کم کم دارم به پوچی اصل ارتباط پی می برم!
به نظرم خیلی حالم خوب نیست!
در حال حاضر معتقدم که اصولاً، این اصلاً مهم نیست که کسی نباشد که برایش حرف بزنی، برایش بخندی. مهم نیست اگر کسی را نداری تا برایش زندگی کنی. من برای خودم زندگی می کنم. اگر از دستم بیاید برای اطرافیانم شادی می آفرینم، کمکشان می کنم، و البته دوستشان دارم.
اما این غلط است اگر انتظار داشته باشم آنها هم با من همینطور باشند.
اصلاً اینکه از اطرافیانم توقعی داشته باشم غلط ترین مدل فکری است.
وقتی یاد بگیرم که هیچ توقعی از هیچ کس نداشته باشم، آنوقت از مهربانیهای آدمهای دور و برم خوشحال می شوم و از بی توجهی هایشان دلگیر نخواهم شد! و باز هم البته باید همیشه یادم باشد که من به عنوان یک انسان زنده (!) باید به اطرافیانم توجه نشان بدهم.
همه اینها یعنی رسیدن به استقلالِ عاطفی-احساسی در زندگی!!
خلاصه اینکه همیشه لبخند بزن، با همه مهربون باش، به همه کمک کن و هیچوقت منتظر نباش بقیه هم با تو همین رفتار را داشته باشند!
به نظرم خیلی حالم خوب نیست!
در حال حاضر معتقدم که اصولاً، این اصلاً مهم نیست که کسی نباشد که برایش حرف بزنی، برایش بخندی. مهم نیست اگر کسی را نداری تا برایش زندگی کنی. من برای خودم زندگی می کنم. اگر از دستم بیاید برای اطرافیانم شادی می آفرینم، کمکشان می کنم، و البته دوستشان دارم.
اما این غلط است اگر انتظار داشته باشم آنها هم با من همینطور باشند.
اصلاً اینکه از اطرافیانم توقعی داشته باشم غلط ترین مدل فکری است.
وقتی یاد بگیرم که هیچ توقعی از هیچ کس نداشته باشم، آنوقت از مهربانیهای آدمهای دور و برم خوشحال می شوم و از بی توجهی هایشان دلگیر نخواهم شد! و باز هم البته باید همیشه یادم باشد که من به عنوان یک انسان زنده (!) باید به اطرافیانم توجه نشان بدهم.
همه اینها یعنی رسیدن به استقلالِ عاطفی-احساسی در زندگی!!
خلاصه اینکه همیشه لبخند بزن، با همه مهربون باش، به همه کمک کن و هیچوقت منتظر نباش بقیه هم با تو همین رفتار را داشته باشند!